به گزارش نسیم خنداب نقل از فارس، یکی از شبهاتی که با هدف سست کردن اعتقادات شیعه از سوی برخی رسانههای فارسی زبان ماهوارهای به خصوص رسانههایی که از طرف وهابیت راه اندازی شده است، مطرح میشود، اصل تولد حضرت مهدی (عج) است.
به همین جهت گفتوگوی مشروحی با «علی اصغر رضوانی» استاد مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم و نویسنده کتابهای مختلف درباره امام زمان مانند «علایم ظهور»، «هنگامه ظهور»، «حکومت حضرت مهدى علیهالسلام در عصر ظهور»، «وظایف ما در عصر غیبت»، «بررسى دعاى ندبه» و «دکترین مهدویت تنها راه نجات بشر» انجام دادیم که بخش اول آن از نظر میگذرد.
چرا ولادت حضرت در اختفای تام صورت پذیرفت؟
امام حسن عسکری (ع) معاصر با حکومت سه نفر از حاکمان بنى عباس؛ یعنى معتز، مهتدى و معتمد بوده است.
معتمد عباسى تعصّب و کینه خاصى نسبت به اهل بیت علیهمالسلام داشت. از جمله کارهاى او این بود که بعد از شهادت امام عسکرى علیهالسلام دستور داد خانه حضرت را تفتیش کرده، تا از وجود فرزند حضرت آگاه شود، و این به جهت سعایتى بود که جعفر به دستگاه حاکم کرده بود.
در این مورد جریانی نقل شده که نشان دهنده وضعیت سیاسی زمان حضرت است.
داوود بن اسود مىگوید: امام عسکرى علیهالسلام عصایى به من داد و فرمود: این را به عَمْرى برسان. در بین راه عصا شکست، ناگهان مشاهده کردم که در میان آن نامهاى است. خدمت امام که رسیدم جریان را بازگو کردم. حضرت فرمود: «... وإذا سمعت لنا شاتماً فامض لسبیلک الّتى أمرت بها وإیّاک أن تجاوب من یشتمنا أو تعرفه من أنت، فأنا ببلد سوء ومصر سوء وامض فى طریقک فإنّ أخبارک وأحوالک ترد إلینا فاعلم ذلک» یعنی هر گاه مشاهده کردى که کسى ما را دشنام مىدهد تو به دنبال مأموریتى که فرستاده شدى برو، و مبادا در صدد پاسخ او برآیى یا خودت را به او معرفى کنى، زیرا ما در بد شهرى قرار داریم، تو به راه خودت ادامه بده، زیرا اخبار و احوال تو به ما مىرسد، این را به خوبى بدان.
حتى مشاهده مىکنیم که امام به اصحاب خود دستور مىدهد تا هیچ کس به او سلام نکند و با دست به او اشاره ننماید زیرا در غیر این صورت جانش در امان نخواهد بود.
امام حسن عسکری(ع) پنهانی با شیعیان ملاقات میکرد
حضرت علیهالسلام براى ملاقات با شیعیان خود مکانى را معین مىکرد و مىفرمود: «صیروا إلى موضع کذا وکذا وإلى دار فلان بن فلان. العشاء والعتمة فى لیلة کذا، فإنّکم تجدونى هناک...» یعنی در فلان مکان و فلان خانه، شب هنگام مراجعه کنید که مرا در آنجا خواهید یافت.
محمّد بن عبدالعزیز بلخى مىگوید: صبح هنگامى در خیابان گوسفند فروشان نشسته بودم که ناگهان مشاهده کردم امام عسکرى علیهالسلام از منزل خود خارج شده و به سوى خانه عمومى مىرود. در دلم گفتم: اگر فریاد زنم که این مرد، حجت خداست، بر شما باد که او را بشناسید مرا خواهند کشت؟ هنگامى که حضرت به من نزدیک شد با انگشت سبّابه خود بر دهان خود اشاره فرمود که ساکت باش! همان شب حضرت را ملاقات کردم، فرمود: «إنّه هو الکتمان أو القتل فاتّقِ اللَّه على نفسک» یعنی یا باید کتمان کنى و یا اینکه به قتل خواهى رسید. بر خودت از خدا بترس.
به همین جهت است که مرحوم مقدس اردبیلى مىفرماید: هرگاه حدیثى از «رجل» نقل شد، مقصود امام حسن عسکرى علیهالسلام است.
این قضایا وضعیت بس دشوار سیاسى عصر امام عسکرى علیهالسلام و زمان ولادت امام زمان علیهالسلام را مىرساند. و به همین جهت است که ولادت آن حضرت در اختفاى تام صورت پذیرفت.
در این بین امام عسکرى علیهالسلام دو وظیفه را دنبال مىکرده است: یکى اینکه حضرت در صدد اثبات ولادت و وجود فرزندش بوده است و دیگر اینکه طورى باید فرزندش را معرفى کند که جانش در خطر نیفتد.
ادلّه نقلى قرآنى و حدیثى بر ولادت امام زمان(عج) دلالت دارد
آیا ایمان به وجود حضرت یک فرضیه فلسفی و ظنی است؟
خیر، مسأله ایمان به وجود و ولادت حضرت مهدى علیهالسلام گرچه پشتوانه عقلى و فلسفى قطعى دارد، ولى ادلّه نقلى قرآنى و حدیثى نیز بر آن دلالت دارد.
نه تنها روایات فراوانى در حدّ تواتر بر ولادت حضرت دلالت دارد، بلکه احادیث صحیح السند نیز این موضوع را تأیید مىنماید. و نیز ادله نقلى فراوانى در حدّ تواتر بر وجود حضرت دلالت دارد.
اکثر جامعه شیعى بعد از امام حسن عسکری (ع) معتقد به ولادت امام زمان(ع) بودند
گفته شده که که برخی از شیعیان بعد از امام حسن عسکری(ع) قائل به توقف شدند در این مورد اگر مطلبی هست بفرمایید؟
این مطلب صحت ندارد چون از کتب تواریخ و ملل و نحل استفاده مىشود اکثر جامعه شیعى در آن زمان، معتقد به ولادت امام زمان علیهالسلام بودند. گرچه بعد از وفات امام عسکرى علیهالسلام شیعیان در ابتدا به چهارده فرقه متفرق شدند ولى بعد از مدتى کوتاه با ارشادات علما و اصحاب، همگى معتقد به ولادت و وجود امام خود شدند.
در مورد توقف شیعیان روایتى نقل شده که ادعا شده دلالت بر تحقق فترت و انقطاع امامت دارد، اما با دقت در آن، خلاف آنچه ادعا شده استفاده مىشود، زیرا در آن روایت از امام باقر علیهالسلام نقل است که فرمود: «إذا غضب اللَّه تبارک و تعالى على خلقه نحّانا عن جوارهم» یعنی هر گاه خداوند تبارک و تعالى بر خلقش غضب کند ما را از جوارشان دور خواهد گرداند. این حدیث به خوبى دلالت بر وجود و غیبت امام زمان علیهالسلام دارد.
اختلاف در هر امری دلیل بر بطلان آن امر نیست
گاهی اختلاف در امری سبب وهن در آن میشود آیا اختلاف در مورد ولادت حضرت سبب وهن آن نمیشود؟
مجرد اختلاف دلیل بر بطلان و وهن نمیشود اگر مجرد اختلاف دلیل بر بطلان باشد، باید اختلاف در هر امرى از جمله اصل امامت و خلافت و نبوت را نیز دلیل بر بطلان آن دانست، در حالى که هیچ کس چنین ادعایى نکرده است. آیا پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله خبر نداده که امتش بعد از او به 73 فرقه متفرق خواهند شد؟
دلیل بر ولادت و وجود حضرت مهدى علیهالسلام در حقیقت همان ادله نقلى متواتر و صحیح است که دلالت بر ولادت و وجود حضرت دارد، زیرا روایات صحیح السند در این باره شنیده شده و جماعت بسیارى نیز آن حضرت را مشاهده نمودند و شیعه نیز بر این امر تبانى و اتفاق داشتند.
قدماى از شیعه و متأخرین، مضافاً به این ادّله، بر ولادت و وجود حضرت به ادله عقلى و فلسفى به جهت تأیید این مسأله استدلال کردهاند، خصوصاً آنکه این ادله مىتواند قرینهاى قطعى براى روایات در این موضوع باشد. حال چه اشکالى در این نوع استدلال وجود دارد؟
از حیث تاریخ نیز جامعه شیعى، امامت امام مهدى علیهالسلام را پذیرفتهاند. از طرفى دیگر مىدانیم که هر کس وظیفه دارد امام زمان خود را بشناسد و بیعت او را بر گردن داشته باشد. در نتیجه اعتقاد به ولادت و وجود امام زمان، حضرت مهدى علیهالسلام ضرورى است، گرچه به جهت شرایط و موانعى در غیبت به سر مىبرد.
اختلاف برخى از شیعیان نیز هرگز نمىتواند به این تواتر ضررى برساند؛ زیرا اصل این اختلاف به جهت سرّى بودن ولادت امرى طبیعى است، خصوصاً آنکه تمام کسانى که در مسأله ولادت حضرت مخالف بودند به تعبیر شیخ مفید با ارشادات علما و اصحاب و نیز با بررسى دقیق موضوع و دیدن معجزات از طرف حضرت، ولادت او را پذیرفتند.
ادامه دارد....